سوره مبارکه انعام آیات 111 تا 114

سوره مبارکه انعام آیات 111 تا 114

آیه 111 سوره انعام :

 ولو اننا نزلنا الیهم الملائکه و کلمهم الموتی و حشرنا علیهم کل شی قبلا ما کانوا لیومنوا الا ان یشاء الله ولکن اکثرهم یجهلون

 ترجمه این آیه چنین است : و اگر فرشتگان را به سوی آنان نازل می کردیم و مردگان با آنان سخن می گفتند و همه چیز را در برابرشان حاضر می کردیم - باز هم ایمان نمی آوردند - مگر آنکه خداوند بخواهد ( به اجبار ایمان آورند - که خدا هم چنین نمی خواهد ) البته اکثر مردم نمی دانند. 

در برنامه گذشته گفتیم که ریشه کفر بسیاری از مردم - لجاجت است که نمی خواهند زیر بار سخن حق بروند - نه آنکه حق را نفهمند

در این آیه نیز می فرماید : یکی از درخواست های کفار - نزول فرشتگان بر خود آنهاست در حالی که آنان چنین قابلیتی را ندارند - علاوه بر آنکه مطابق آیات دیگر اگر هم قرار باشد فرشتگان قابل رویت باشند - در قالب انسان ظاهر می شوند- چنانکه بدین شکل بر حضرت ابراهیم و حضرت لوط ظاهر شدند - که در این صورت باز هم کافران - منکر فرشته بودن آنان می شدند درخواست دیگر آنها ظاهرا زنده شدن مردگان به دست پیامبر اسلام بود - همانند معجزه حضرت عیسی - اما مگر همه کسانی که آن معجزه را از حضرت عیسی دیدند - ایمان آوردند ؟

قرآن می فرماید : تا وقتی که عناد و لجاجت در دل آنها باشد - فرشتگان از آسمان نازل شوند و یا مردگان از خاک سر بردارند و با آنها سخن بگویند و یا هرچه می خواهند برای آنها حاضر شود - باز هم ایمان نمی آورند و همه اینها را منسوب به سحر و جادو می کنند - چنانکه درمورد پیامبران پیشین چنین کردند از این آیه می آموزیم که : 

1 - برای ایمان - دانستن کافی نیست - خواستن لازم است

 2 - قرار نیست که همه مردم ایمان بیاورند - زیرا خداوند خواسته است که مردم براساس اختیار - انتخاب کنند

آیه 112 سوره انعام  : 

وکذلک جعلنا لکل نبی عدوا شیاطین الانس و الجن یوحی بعضهم الی بعض زخرف القول غرورا و لوشاء ربک ما فعلوه فذرهم و ما یفترون

 ترجمه این آیه چنین است : این گونه - در برابر هر پیامبری - دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم - برخی از آنها حرف های فریبنده را به برخی دیگر مرموزانه القاء می کنند البته اگر پروردگارت می خواست چنین نمی کردند - ( ولی سنت خداوند بر اختیار و آزادی انسانهاست ) پس آنها را با دروغ و افترایشان - به خود واگذار 

در ادامه آیه قبل - این آیه نیز می فرماید : این که گروهی از انس و جن حاضر به پذیرش تعالیم انبیا نمی شوند و در برابر آنها می ایستند - لازمه مهم ترین سنت الهی - یعنی اختیار بشر است همان گونه که خداوند شیطان را که از جن است - به خاطر نافرمانی نابود نکرد و به او مهلت داد- خداوند به همه انسانها حق داده که وحی را نپذیرند و به آنها مهلت می دهد که تا پایان عمر از راه خود باز نگردند این سنت الهی به گونه ای مستمر شده که می توان گفت : خداوند خود خواسته است که شیطان در برابر پیامبران بایستد و گروهی از مردم کافر باشند ادامه آیه می فرماید : بسیاری از آنچه را که کافران می گویند - القائات شیطانی است که به دل آنها وارد می شود و آنها به زبان جاری می سازند لذا ای پیامبر- از مخالفت آنها هراسی به خود راه نده - و آنها را به حال خود واگذار - زیرا وظیفه تو ارشاد و تبلیغ است - نه اجبار و اکراه به پذیرش ایمان از این آیه می آموزیم که :

 1 - مبارزه حق و باطل در طول تاریخ وجود داشته است - اختصاص به زمان خاصی ندارد

 2 - مراقب کلمات و سخنان زیبا و فریبنده باشیم که معمولا تبلیغات باطل و شیطانی چنین است

 آیه 113 سوره انعام  : 

و لتصغی الیه افئده الذین لایومنون بالاخره و لیرضوه و لیقترفوا ماهم مقترفون 

ترجمه این آیه چنین است : ( شیاطین - سخنان فریبنده خود را برمردم می خوانند) تا دلهای کسانی که به قیامت ایمان ندارند - به آن سخنان مایل شود و آن را بپسندند و آنان آنچه را بدنبالش بودند - بدست آورند 

این آیه به تبلیغات دشمنان حق اشاره کرده و می فرماید : گوش خود را به هرکس نسپارید که انسانهای تابع شیطان چنان زیبا سخن می گویند که هرکس کمترین تردیدی در قیامت داشته باشد - جذب سخنان آنان می شود و کم کم سخن آن ها را می پذیرد و آنها به آنچه می خواستند - می رسند اگر کسی به سخنان شیطانی گوش ندهد - آنها کاری از پیش نمی برند همین که می بینند عده ای در مجلس آنان حاضر شده و به سخنانشان دل می دهند - به کار خود دلگرم می شوند و در میان آنها نفوذ می کنند.

  آیه 114 سوره انعام  :

 افغیرالله ابتغی حکما و هوالذی انزل الیکم الکتاب مفصلا والذین آتیناهم الکتاب یعلمون انه منزل من ربک بالحق فلاتکونن من الممترین 

ترجمه این آیه چنین است : ( ای پیامبر! به آنان بگو: با این همه دلایل روشن ) آیا جز خدا را به داوری جویم ؟ در حالی که اوست که کتاب آسمانی را به تفصیل برای شما نازل کرد و کسانی که به آنان کتاب داده ایم - می دانند که این کتاب نیز از سوی پروردگارت نازل شده است پس به هیچ وجه تردید مکن 

این آیه که درباره اهل کتاب از یهود و مسیحیان است -می فرماید: آنان پیامبر را دیده اند و به سخنان او گوش فرا داده اند و می دانند که سخنان او از سنخ سخنان حضرت موسی و عیسی است و کتاب او همچون تورات و انجیل - اما باز هم حاضرنیستند به او و کتابش ایمان آورند و برخی تقاضاهای آنها در مورد آوردن معجزاتی شبیه معجزه موسی و عیسی - بهانه ای بیش نیست لذا ادامه آیه به مسلمانان هشدار می دهد که در حقانیت راه خود شک نکنید و سست نشوید از این آیه می آموزیم که : 

1 - یکی از دلایل حقانیت اسلام - بشارت پیامبران گذشته در تورات و انجیل است.

 2 - کفر دیگران - دلیل باطل بودن راه حق نیست حق و باطل بر معیار پذیرش یا عدم پذیرش مردم نیست بلکه خود معیار مستقلی دارد.